دانلود پایان نامه ارشد حقوق كاربرد سلاحهاي هسته اي از ديدگاه حقوق بين الملل
تاريخچه مختصر:
در طول تاريخ، جنگ يكي از جنبه هاي حيات و زندگي بشر را تشكيل مي داده است و تاريخ هر قوم و ملتي، مشحون از داستانهاي پيروزي و شكست است. تكامل دانش و اطلاعات بشري نيز از جمله در اختيار اين قسمت از زندگي انسان قرار گرفت و به تكامل ابزار جنگي منجر شد. اگر زماني پيروزي مديون زور بازو و جنگاوري و شواليه گري مي دانستند، با تكامل تسليحات و اختراع ابزارهاي جنگي جديد، اين امكان فراهم شد كه از فواصل دور اقدام به حمله نمايند و به تدريج نيز اخلاق حاكم بر رزمندگان تغيير نمود. اوج اين تكامل، اختراع سلاح هسته اي است.
قدرت تخريبي بسيار زياد و اثرات جانبي اين سلاح كه گاه تا سالين دراز باقي مي ماند، بسياري از انديشمندان، حقوقدانان و دولتها را بر آن داشت تا براي ممنوعيت استفاده و نابودي اين سلاح دست به كوشش زنند. از سوي ديگر، تئوري بازدارندگي هسته اي، اساس سيستم دفاعي قدرتهاي هسته اي را – به ويژه در جريان جنگ سرد – تشكيل مي داد و بسياري از دولتهاي غير هسته اي نيز زير چتر هسته اي يكي از دو بلوك سياسي قرار داشتند. به اين ترتيب، در جريان نيم قرني كه از استفاده از سلاح هسته اي مي گذرد، حقوق بين الملل با دو گرايش مواجه بوده است. از يك سو دولتهاي داراي سلاح هسته اي مي كوشيدند تا با استناد به برخي از اصول حقوق بين الملل و همچنين ادعاي وجود خلاء حقوقي، مشروعيت كاربرد سلاح هسته اي را توجيه نمايند و از سوي ديگر، برخي دولتها سعي داشتند تا با استناد به ديگر قواعد بين الملل، استفاده از آن را مغاير اين حقوق نشان دهند. خاتمه جنگ سرد و فروپاشي بلوك شرق، اين امكان را فراهم آورد تا دولتهاي موافق ممنوعيت استفاده از سلاح هسته اي، اين مساله را به ركن قضايي سازمان ملل متحد ارجاع كنند و خواستار نظريه حقوقي اين ركن شوند. به اين ترتيب اين امكان فراهم آمد تا در مرجعي بين المللي، با ديدگاهي حقوقي به اين مساله نگريسته شود. دولتهاي بسياري براي دفاع از موضع خود در ديوان گرد آمدند و سرانجام ديوان بينالمللي دادگستري در هشتم ژوئيه 1996 اقدام به صدور نظريه مشورتي نمود. در اين پژوهش خواهيم كوشيد تا كوشش هاي 50 ساله دولتها و نظريه مشورتي فوق را مورد بررسي قرار دهيم.
بخش نخست
جامعه بين المللي و سلاحهاي هسته اي
در طول نيم قرني كه از اختراع سلاح هسته اي مي گذرد، برخي دولتها در پي كسب اين سلاح برآمدند و در عين حال در جهت تكامل و هرچه قدرتمند تر و مؤثرتر نمودن اين سلاح نيز گام برداشته اند. به موازات اين اقدامات، كوششهايي نيز در جهت محدوديت و ممنوعيت اين سلاح به عمل آمد و برخي دولتها سعي كردند تا از طريق انعقاد معاهدات و يا ايجاد عرفي در اين زمينه، مانع از كاربرد مجدد اين سلاح شوند. در اين گفتار، به مجموع اين تلاشها نظر خواهيم افكند و بدين منظور در بخش نخست، به ساخت سلاح هسته اي، انواع آن و آثار مخرب اين سلاح مي پردازيم و خواهيم ديد كه اين سلاح به چه نحوي مسير تكاملي خود را طي كرد. همچنين به كوششهاي به عمل آمده در جهت ممنوعيت اين سلاح خواهيم پرداخت و طي آن بررسي معاهدات دو و چند جانبه، قطعنامه هاي مجمع عمومي و عرف و توسل به ديوان بين المللي دادگستري خواهيم پرداخت. در بخش دوم سعي بر آن آمده است كه موضوع ايران در برابر سلاحهاي هسته اي و تحولات روز مورد بررسي قرار گيرد.
فصل اول – انواع سلاحهاي هسته اي و اثرات آن
مبحث اول: ساختمان اتم و شكافت هسته آن
در سال 1913، دانشمندي دانماركي به نام نيلزبور، مدلي براي ساختمان اتم پيشنهاد نمود كه به علت سادگي آن، امروزه نيز براي شرح ساختمان اتم به زبان ساده به كار مي رود.
بر اساس اين مدل، هر اتم از يك هسته و الكترونهايي تشكيل مي شود كه در اطراف هسته و به دور آن، در گردش مي باشند. هسته تنها فضاي اتم را اشغال مي كند، هرچند كه اكثريت وزن اتم در همين هسته مي باشد. در داخل هسته، پروتونها و نوترونها جاي دارند. بار الكتريكي پروتون مثبت است و نوترونها فاقد بار الكتريكي مي باشند. وزن پروتونها و نوترونها تقريباً برابر است. الكترون داراي بار منفي است و تنها پروتون وزن دارد. از آنجا كه در هر اتم، تعداد الكترونها و پروتونها با يكديگر برابر است، همديگر را از نظر بار الكتريكي خنثي نموده و بنابراين بار الكتريكي هر اتم خنثي است.
در نگاه نخست به نظر مي رسد كه پروتونها كه داراي بار مثبت مي باشند، بايد به علت دافعه ناشي از يكسان بودن بارهاي خود، يكديگر را دفع كنند و هسته متلاشي شود، ولي به علت وجود نوترونها در هسته، پروتونها دركنار يكديگر باقي مي مانند و در حقيقت، نوترونها به عنوان سيمان در هسته اتم عمل مي كنند. با اين حال، به تدريج كه تعداد پروتونها افزايش مي يابد، دافعه بين آنها نيز زيادتر مي شود و در كنار هم باقي ماندن پروتونها مشكل تر مي گردد. اورانيوم چنين حالتي دارد. اتم اورانيوم به دو صورت در طبيعت موجود است و از اين روي اصطلاحاً گفته مي شود كه داراي دو ايزوتوپ مي باشد. يكي از ايزوتوپهاي اورانيوم، 146 نوترون دارد. اين ايزوتوپ ديگر اورانيوم، 3 پروتون كمتر دارد و اورانيوم – 235 نام دارد. اين ايزوتوپ تنها 7/0% از اورانيوم طبيعي را تشكيل مي دهد و بقيه اورانيوم طبيعي، اورانيوم – 238 است. علت محدوديت اورانيوم – 235 در طبيعت، ناپايداري هسته اين ايزوتوپ مي باشد.
سنگ معدن اورانيوم از معادن سطحي و يا زيرزميني استخراج مي شود. ايالات متحده امريكا، افريقاي جنوبي، شوروي سابق و استراليا داراي معادن غني اورانيوم مي باشند. پس از استخراج، سنگ معدن اورانيوم در آسيابهاي مخصوصي خرد مي شود و به صورت ماسه در مي آيد. سپس، سنگ معدن خرد شده را در حلالهاي شيميايي مخصوصي حل مي كنند و اكسيد اورانيوم به دست مي آورند. اين تركيب كه اصطلاحاً كيك زرد ناميده مي شود، 85% اورانيوم دارد. علاوه بر كيك زرد، ماسه اضافي نيز باقي مي ماند كه سمي و حاوي مواد راديو اكتيو است. از يك معدن اورانيوم، هر ساله بطور متوسط 1000 تن اورانيوم به دست مي آيد كه اين خود مستلزم استخراج 250.000 تن سنگ معدن اورانيوم مي باشد. سپس از اورانيوم به دست آمده كه 3/99% آن را اورانيوم – 238 تشكيل مي دهد، اورانيوم – 235 را كه در ساختن سلاح اتمي به كار مي رود، جدا مي كنند. اين عمل، تغليظ اورانيوم ناميده مي شود.
همان طور كه گفته شد، اورانيوم – 235 نسبت به اورانيوم – 238 ناپايدار تر است. اگر يك نوترون آزاد به هسته اتم اورانيوم – 235 برخورد كند، اورانيوم – 236 به وجود مي آيد. اين اورانيوم بسيار ناپايدار است و به سرعت شكسته مي شود.
اين فرايند شكافت هسته (فيسيون) ناميده مي شود و در نتيجه آن، انرژي بسيار عظيمي آزاد مي شود كه اصطلاحاً انرژي هسته اي ناميده مي شود. در نتيجه شكافت هسته اورانيوم، دو مادة ديگر به وجود مي آيد، يكي با 38 پروتون و 52 نوترون كه “استرونتيم” ناميده مي شود و 3 نوترون آزاد نيز توليد مي گردد.
مبحث دوم – ساختمان سلاحهاي هسته اي و انواع آن
تا پيش از ارائه فرضيه اينشتين، تنها 5 نوع عمدة انرژي براي بشر شناخته شده بود كه عبارت بودند از: انرژي مكانيكي، انرژي گرمايي، انرژي نوري، انرژي الكتريكي و انرژي شيميايي. تا اين هنگام بشر دريافته بود كه انرژي موجود از بين نمي رود و نمي توان انرژي جديدي را نيز به وجود آورد، بلكه انرژي شيميايي موجود در اين ماده به انرژي گرمايي و نوري تبديل مي شود و يا در لامپ، انرژي الكتريكي به انرژي نوري و گرمايي مبدل مي گردد.
اينشتين با ارائه فرضيه خود، راه را براي كشف انرژي ششم گشود: انرژي هسته اي. او معتقد بود كه بين ماده و انرژي در جهان تعادلي وجود دارد، انرژي و ماده قابل تبديل به يكديگر هستند و هيچ كدام در جهان از بين نمي روند. اگر از كل مواد، مقداري ماده كم شود به انرژي تبديل مي گردد و همين امر در خصوص عكس آن نيز صادق است. وي همچنين معتقد بود كه مقدار بسيار كمي ماده مي تواند انرژي بسيار عظيمي توليد نمايد. اين فرضيه، مورد انتقاد بسياري از دانشمندان واقع شد و حتي گروهي نيز كه آن را پذيرفتند، اثبات عملي آن را غير ممكن مي دانستند. دانشمندان و محققان بسياري انرژي و توان خود را صرف اثبات و يا رد اين فرضيه نمودند و سرانجام، فيزيكداني ايتاليايي به نام انريكو فرمي، دستگاهي ساخت و به كمك آن، فرضيه اينشتين را اثبات نمود. اين دستگاه “راكتور هسته اي” نام دارد.
مبحث سوم: انواع سلاح هاي هسته اي
گفتار اول: شكافت هسته اي و اولين نسل از سلاحهاي هسته اي
اگر اورانيوم – 235 به مقدار كافي در اختيار باشد و در يكي از هسته ها شكافت رخ دهد، نوترون حاصله به هسته ديگري برخورد مي كند و باعث ايجاد شكافت در آن هسته مي گردد و مجدداً نوترون حاصله به هسته ديگري برخورد مي كند و اين چرخه همچنان ادامه مي يابد. به اين زنجيره اصطلاحاً “عكس العمل زنجيره اي” گفته مي شود. واكنش در هر هسته اتم تنها ثانيه طول مي كشد. در 16 ژوئن 1945 در صحرايي در نيومكزيكو ، اولين انفجار هسته اي با رمز “تري نيتي” انجام شد و سه هفته بعد، اولين بمب اتمي ساخته شده از اورانيوم – 235، هيروشيما را با خاك يكسان كرد. قدرت اين بمب معادل 13 كيلوتن تي.ان.تي بود و به اين ترتيب، اولين نسل از سلاحهاي هسته اي به وجود آمد كه به “سلاح اتمي” معروف شد.
اورانيوم – 235 تنها ماده اي نيست كه از آن در ساخت سلاح اتمي استفاده مي شود. اگر نوتروني به هسته اورانيوم – 238 برخورد كند، هسته اي با يك نوترون اضافي تشكيل مي شود و اين هسته از خود، اشعه بتا صادر مي كند و با اين عمل، تبديل به پلوتونيم – 239 مي شود. حال اگر نوتروني به پلوتونيم – 239 برخورد كند، زنجيره واكنشهايي همانند آنچه در اورانيوم – 235 رخ داد، به وقوع مي پيوندد كه منجر به انفجار هسته اي مي شود. در روز 9 اوت 1945، بمب اتمي ساخته شده از پلوتونيم – 239 بر روي ناگازاكي پرتاب شد. كه قدرتي تقريباً معادل 22 كيلو تن تي.ان.تي داشت. قدرت سلاحهاي هسته اي نسل اول، معمولاً بين 10 تا 100 كيلوتن تي.ان.تي. مي باشد. ولي شكافت هسته تنها شيوه اي نيست كه از آن براي آزاد كردن انرژي هسته اي استفاده مي شود. دانشمندان با كوشش بسيار شيوه ديگري را نيز ابداع نمودند: جوش هسته اي.
گفتار دوم: جوش هسته اي و دومين نسل از سلاحهاي هسته اي
در جوش هسته اي، دو هسته از عناصر سبك با يكديگر برخورد مي كنند و هسته عنصر سنگين تري را به وجود مي آورند. در نتيجه اين فرايند، مقدار زيادي انرژي، اشعه گاما، نوترون و يا پروتون اضافي به دست مي آيد. اين پديده در درون خورشيد رخ مي دهد، بدين صورت كه به علت گرماي بسيار زياد، اتمهاي هيدروژن با سرعت بسيار زيادي حركت كرده و با يكديگر برخورد مي كنند و از اين برخورد، هليم و مقدار عظيمي انرژي به دست مي آيد. اين همان انرژي و گرمايي است كه ما از خورشيد به دست مي آوريم.
براي ساخت بمبي كه براساس جوش هسته اي عمل نمايد، دانشمندان به گرماي بسيار زيادي احتياج دارند كه باعث ايجاد سرعت زياد در هيدروژنها و برخورد آنها به يكديگر شود. براي رسيدن به چنين گرمايي، دانشمندان به بمب اتمي متوسل شدند. براي اين كار، بمب اتمي را با موادي كه حاوي هيدروژن سنگين است، مي پوشانند. پس از وقوع انفجار در بمب اتمي (براساس شكافت هسته)، گرماي زيادي ايجاد مي شود و گرماي حاصل، باعث حركت سريع هيدروژنهاي سنگين و برخورد آنها به يكديگر مي شود و از برخورد هر دو هسته اتم هيدروژن، يك هسته هليم، نوترون، اشعه گاما و انرژي عظيمي آزاد مي شود و اين زنجيره تا تبديل شدن تمام هيدروژنهاي سنگين به هليم، ادامه مي يابد. در نوع كاملتر اين بمب، بمب اتمي با هيدروژن معمولي احاطه مي شود و خود اين هيدروژن ها در اورانيوم احاطه شده اند. با انفجار هسته اي بر اساس شكافت هسته اي، گرما و نوترون آزاد مي شود. نوترونهاي حاصله به اورانيوم لايه خارجي برخورد مي كنند و باعث انفجار هسته اي ديگري بر اساس شكافت هسته در اورانيوم لايه خارجي مي شوند و به اين ترتيب بر ميزان گرما افزوده مي شود. هيدروژنهاي موجود بين دو لايه، در اثر شدن گرماي حاصله به يكديگر برخورد مي كنند و انرژي بسيار عظيمي حاصل مي شود.
مشهور اين است كه آمريكايي ها اولين بمب هيدروژني را ساختند، ولي بايد گفت كه انفجار 1 نوامبر 1952 در جزاير مارشال، انفجار تجهيزاتي بود به وزن تقريبي 60 تن. بنابراين هرچند كه اولين انفجار فيسيوني – فوسيوني متعلق به آمريكا است، ولي اولين بمب ساخته شده بر اين اساس در 12 اوت 1953 توسط روسها آزمايش شد. اين بمب كه بمب حرارتي – هسته اي يا به عبارت معروف تر بمب هيدروژني ناميده مي شود، دومين نسل از سلاحهاي هسته اي را به وجود آورد. ايالات متحده امريكا اولين بمب حرارتي – هسته اي خود را در 1 مارس 1954 در جزاير بيكيني آزمايش كرد. متخصصين امريكايي انفجاري با قدرت 7 ميليون تن تي.ان.تي را پيشبيني ميكردند، ولي عملاً انفجاري با قدرت 15 ميليون تن تي.ان.تي. (15 مگاتن) رخ داد.
تا پيش از سال 1945، پرقدرت ترين بمب تنها 20 تن تي.ان.تي. قدرت داشت. بمب اتمي كه در سال 1945 در ناكازاكي منفجر شد، تقريباً 22.000 تن (22 كيلوتن) تي.ان.تي. قدرت داشت و بمب هيدروژني سال 1954 تقريباً 15 مگاتن (15 ميليون تن) تي.ان.تي قدرت داشت. پرقدرت ترين بمب هيدروژني كه ساخته شده، 58 مگاتن تي.ان.تي. قدرت دارد، ولي معمولاً اين سلاحها را به گونه اي طراحي مي كنند كه بين 3/0 تا 1 مگاتن تي.ان.تي. قدرت داشته باشد. بنابراين مي توان ديد همانگونه كه ساخت بمب اتمي تحولي عظيم نسبت به بمب هاي قبلي محسوب مي شد و 1000 بار از آنها قدرتمند تر بود، بمب هيدروژني نيز تحولي عظيم نسبت به بمب اتمي محسوب مي گردد، چرا كه بيش از 1000 بار از بمب اتمي قدرتمند تر مي باشد. با اين حال، بايد به علت خصوصيات مشترك اين دو بمب، قدرت فوق العاده آنها نسبت به سلاحهاي متعارف و توليد اشعه هاي راديواكتيو در هر دو، آنها را از سلاحهاي متعارف جدا نماييم و هر دو را در دسته سلاحهاي غير متعارف جاي دهيم.
كميسيون انرژي اتمي ايالات متحده امريكا در تفكيك بين سلاحهاي متعارف و هسته اي اظهار داشته است:
“بمب هسته اي سلاحي جديد با قدرت تخريبي بسيار زياد است. اين بمب از آنجا كه قدرت انفجاري اش نتيجه آزادسازي مقادير عظيمي انرژي در مكاني نسبتاً كوچك مي باشد، مشابه سلاحهاي متعارف است ولي از 3 جهت با ساير بمبها تفاوت دارد. نخست آنكه، ميزان انرژي آزاد شده توسط سلاح هسته اي، هزاربار و يا بيشتر، قدرتمند تر از نيرومندترين بمبهاي حاوي تي.ان.تي. مي باشد. دوم آنكه انفجار بمب همراه با توليد اشعه هاي قدرتمند نامرئي، حرارت و نور زياد است و سوم اينكه موادي كه پس از انفجار باقي مي مانند، راديواكتيو هستند كه آثار مضري در ارگانيسم زنده برجاي مي گذارد… پيش از كشف اينكه چطور از انرژي اتمي مي توان براي مقاصد تخريبي استفاده نمود، ماده انفجاري در بمبهاي كه اكنون بمبهاي متعارف محسوب مي شوند، اكثراً تي.ان.تي. (تري نيتروتولوئن) يا يك ماده شيميايي مشابه بود. اين مواد منفجره در طبيعت بي ثبات هستند و انفجار آنها به آزادسازي مقداري انرژي كه بيشتر گرمايي است، منجر مي شود. از انفجار سلاحهاي متعارف، نيتروژن، اكسيد كربن و بخار آب پديد مي آيد … بنابراين موادي كه از انفجار به دست مي آيند، خطري براي بشر ندارند، مگر منواكسيد كربن كه آن هم در گازهاي ناشي از استفاده از اتومبيل و هواپيما وجود دارد…
ولي كوشش دانشمندان به همين جا ختم نشد و با ادامه كار بر روي سلاحهاي هسته اي، سرانجام شومين نسل اين سلاحها نيز پاي به ميدان گذارد.
گفتار سوم: بمب نوتروني: سومين نسل سلاحهاي هسته اي
سومين نسل از سلاحهاي هسته اي، از نظر نحوة عملكرد در يكي از دو دسته سلاح هسته اي پيشين و به خصوص بمب حرارتي – هسته اي جاي مي گيرد، با اين تفاوت كه در نسل سوم، هدف توليد انرژي عظيم تر نيست، بلكه برعكس قدرت اين دسته از سلاحها تقريباً معادل 1 كيلوتن تي.ان.تي. مي باشد. در مقابل، ميزان پرتوهاي راديواكتيو و به ويژه نوترون و اشعه گاماي حاصله در سطح بسيار بالاتري از دو نسل قبلي است. بدين ترتيب، اين سلاح بدون آنكه خرابي عظيمي به بار آورد، باعث مرگ انسانها مي شود و تجهيزات و تاُسيسات دشمن را در اختيار نيروهاي طرف مقابل قرار مي دهد.
هدف اوليه از ساخت نسل سوم سلاحهاي هسته اي، افزايش كارايي نيروهاي ناتو در دفع تهاجم احتمالي واحد هاي تانك و زره پوش نيروهاي پيمان ورشو بود. پرتوهاي راديواكتيو حاصله از انفجار بمب نوتروني به تانك و زره پوش آسيبي نمي رساند، بلكه تنها باعث مرگ و يا از كار افتادگي سرنشينان آنها مي گردد.
گفتار چهارم: نسل جديد سلاح هاي هسته اي و استراتژي امنيت ملي آمريكا
ايالات متحده آمريكا در حال طراحي نسل جديدي از تسليحات هسته اي است كه از قدرت تخريبي كمتر از 5 كيلو تن برخوردار هستند. اين نوع سلاح قادر است قبل از انفجار به زير زمين برود و انبارها و زرداخانه هايي را كه در زيرزمين قرار دارد، منهدم كنند. ر صورت تحقق اين برنامه، احتمال آن وجود دارد كه دولت آمريكا اين نسل از تسليحات هسته اي را جايگزين نسل سابق آن كه توانايي ايجاد 15 كيلو تن داشتند، كند.
نظاميان آمريكا معتقدند هدف از توليد اين نسل از بمب هاي هسته اي كه به آنان بمب هسته اي كوچك (mininuke) گفته مي شود، ايجاد بازدارندگي در مقابل دولتهايي است كه منافع اين كشور را تهديد مي كنند و آمريكاييان در ادبيات سياسي خود از آنان تحت عنوان دولت هاي سركش نام مي برند. اگر چه مقامات پنتاگون در ابتدا اعلام كردند ساخت اين نوع از سلاح يك برنامه بلند مدت است، اما اقدامات روزهاي اخير در حوزه تسليحات هسته اي نشان از عملي شدن اين اقدام دارد. در كنار اين نوع سلاح، پنتاگون در صدد توسعه بمب نوتروني است. اين بمب قادر است تا موجودات زنده را با ايجاد سطح بالايي از اشعه از بين ببرد، بدون آنكه هيچ گونه خرابي و ويراني بر جاي گذارد. هدف از توليد اين بمب، دستيابي به نقاط حساس يك نظام سياسي بدون تخريب آن است. بنابراين در طول يك سال اخير، آمريكا حداقل دو اقدام عمده را در سطح امنيت بين المللي انجام داده است:
1- نقض فصل هفتم منشور ملل متحد در باب منع كاربرد زور در روابط بين الملل، مگر با مجوز شوراي امنيت سازمان ملل متحد
2- نقض تدريجي تعهدات بين المللي در باب منع گسترش و آزمايشهاي هسته اي.
در حال حاضر، آمريكا درصدد است تا با اختصاص بودجه 20 ميليارد دلاري در سال در بودجه دفاعي، توسعه و تكميل نسل جديد سلاحهاي هسته اي را در دستور كار خود قرار دهد. هدف از اين پروژه، تغيير شكل تسليحات هسته اي از سلاحهاي سنگين هسته اي به سلاحهاي كوچك و با كاربرد محدود است كه حتي موشكهاي كروز نيز قادر به پرتاب آن هستند. طي روزهاي گذشته، اجلاسي در ستاد فرماندهي استراتژيك هوايي در «نبراسكاي» آمريكا و در پشت درهاي بسته برگزار شد كه موضوع آن ساخت همين نسل جديد بمبهاي هسته اي بود. اين اقدام، در حقيقت، سرآغازي است بر تغيير در استراتژي هسته اي آمريكا كه از آن به عنوان تحول راديكال در سياست هسته اي نام برده ميشود. اگر چه از دوران رياست جمهوري «جورج بوش پدر» و با پايان جنگ سرد تحقيق و توليد سلاحهاي هسته اي متوقف شده بود، اما بوش پسر از سال گذشته مجدداً آن را به عنوان يك ضرورت در سياست دفاعي و امنيتي آمريكا و به عنوان بخشي از حمله پيش گيرانه عليه دولت هاي كه به توليد سلاح هاي كشتار جمعي مشغولند، به فعاليت در آورد. آنچه بوش پسر در استراتژي امنيتي خود دنبال مي كند، استفاده از تمامي گزينه هاي براي مقابله با تهديدات امنيت ملي است. اين امر متناقض استراتژي ضربه دوم پيگيري ضربه اول در استراتژي امنيت ملي آمريكا است. در اين استراتژي جديد، هدف بهينه سازي دقت، انعطاف پذيري عملياتي و كنترل و هدايت است تا نيروهاي آمريكا بتوانند در وارد آوردن ضربه اول در قالب حمله پيشگيرانه و يا در مداخلات خود موفق عمل كنند. بسياري از نظريه پردازان آمريكايي معتقدند آمريكا بايد حوزه بازدارندگي اصلي خود را از روسيه به تمامي جهان گسترش دهد.
در عين حال، امريكا از اين نيروي هسته اي براي مقابله با خطر سلاح هاي شيميايي و ميكروبي عليه اين كشور، نيروهاي نظامي متحدان و متحدان كليدي استفاده مي كنند. طرفداري در استفاده از سلاح هاي هسته اي به عنوان پاسخ متقابل، به اين معناست كه سلاحهاي شيميايي و ميكروبي در زمره سلاحهاي كشتار جمعي قرار دارند و هر گونه استفاده از اين سلاحها نيازمند پاسخي سخت است. پاسخ متعارف به سلاحهاي شيميايي و ميكروبي نمي تواند دشمنان را از ادامه حمله توسط اين سلاحها بازدارد. در عين حال، ممكن است باعث تشويق آنان در استفاده بيشتر از اين سلاح ها نيز بشود. ميراث جنگ خليج فارس، ضرورت وجود سلاح هاي هسته اي بعنوان عامل بازدارنده تسليحات شيميايي و ميكروبي بود. بحث در خصوص اين مساله هم چنان ادامه دارد. سوالي كه در اين بين مطرح است، آنكه چه سطحي از حمله شيميايي و ميكروبي نيازمند پاسخ هسته اي است و اين سلاحها چه اهدافي را بايد مورد حمله قرار دهند. سوال مهم تري كه در اين باب بدون پاسخ باقي مانده و باعث نگراني بسياري از كشورهاست تعريف از تهديد و خطري است كه باعث مي شود آمريكا دست به اقدام پيش گيرانه در قالب حمله با بمب هسته اي كوچك بزند. چنين روندي باعث مي شود تا تمامي كشورهاي جهان در معرض خطر هسته اي قرار داشته باشند. اين خطر در درجه اول كشورهايي را تهديد مي كند كه اتهام تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي يا انواع ديگر سلاحهاي كشتار جمعي به آنان زده مي شود. اما مسلماً روند يك جانبه گرايي آمريكا به تدريج ديگر كشورها را در بر خواهد گرفت و راه را براي محقق ساختن هژموني نظامي آمريكا باز خواهد كرد.
فصل دوم – اثرات سلاحهاي هسته اي
آنچه كه باعث متمايز شدن سلاحهاي هسته اي از سلاحهاي متعارف مي گردد، نه تنها طرز كار آنها و توليد تشعشعات راديواكتيو، بلكه همچنين تاُثيراتي است كه اين سلاح بر روي بشر و كل محيط زيست بر جاي مي نهد. از آنجا كه براي نخستين بار اين سلاح در ژاپن مورد استفاده قرار گرفت، ابتدا به بررسي آثار آن در اين كشور مي پردازيم، سپس با مطالعه آثار ناشي از آزمايش بمب هيدروژني، آثار احتمالي كاربرد اين نوع سلاحها را بر كره زمين در صورت وقوع جنگ جهاني سوم مطالعه خواهيم نمود.
تعداد صفحات:230
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده (به طور نمونه) و ممکن است به دلیل انتقال به صفحه وب بعضی کلمات و جداول و اشکال پراکنده شده یا در صفحه قرار نگرفته باشد که در فایل دانلودی متن کامل و بدون پراکندگی با فرمت وردwordکه قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است.
31_1546939099_8087_3413_1429.zip0.20 MB |