خانه راهنمای خرید پیگیری سفارش پشتیبانی درباره ما تماس با ما
محصولات مرتبط
دانلود پایان نامه ارشد حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی
دانلود پایان نامه ارشد حقوق کودکان متولد از طرق مختلف تلقیح مصنوعی
قیمت : 95,000 تومان
دانلود پایان نامه ارشد حقوق عوامل رفع مسئولیت کیفری در فقه و حقوق جزاء
دانلود پایان نامه ارشد حقوق عوامل رفع مسئولیت کیفری در فقه و حقوق جزاء
قیمت : 90,000 تومان
دانلود پایان نامه ارشد حقوق حمايت از زنان بزه ديده و ارتباط آن با پزشك قانوني
دانلود پایان نامه ارشد حقوق حمايت از زنان بزه ديده و ارتباط آن با پزشك قانوني
قیمت : 89,000 تومان
پایان نامه ارشد حقوق بررسی ماهیت سهم و نحوة نقل و انتقال آن در شرکت‏های تعاونی
پایان نامه ارشد حقوق بررسی ماهیت سهم و نحوة نقل و انتقال آن در شرکت‏های تعاونی
قیمت : 88,000 تومان
آشنایی با ما
سلام دوست گرامی، از چه طریقی با ما آشنا شدید؟ بابت نظر ارزشمندتون سپاسگزاریم







ثبت نظر

دانلود پایان نامه ارشد حقوق اشغال در حقوق بین الملل با تأکید بر وقوع آن

دانلود پایان نامه ارشد حقوق اشغال در حقوق بین الملل با تأکید بر وقوع آن

دانلود پایان نامه ارشد حقوق اشغال در حقوق بین الملل با تأکید بر وقوع آن در دو دهه اخیر


فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه ...............................................................

بخش اول :

بررسي كلي نظام حقوقی اشغال از نظر حقوق بين‌الملل

فصل اول : مفهوم اشغال ، شرايط تحقق ، انواع و ماهيت آن .....................

مبحث اول : مفهوم اشغال......................................................

تفاوت اشغال با تهاجم ................................................

رابطه تجاوز با اشغال .................................................

مبحث دوم : شرايط تحقق اشغال..............................................

مبحث سوم : انواع اشغال از ديدگاه حقوق بين‌الملل .......................

گفتار اول : اشغال با مصلحت (دوستانه).............................

گفتار دوم : اشغال نظامي ( خصمانه)...............................

مبحث چهارم : بيان اجمالي ماهيت اشغال....................................

فصل دوم : منابع بين‌المللي اشغال و عوامل مؤثر بر وضع آن...................

مبحث اول : ديدگاه تاريخي....................................................

مبحث دوم : منابع موجود......................................................

گفتاراول : منابع فرعي...............................................

گفتار دوم : منابع اصلي..............................................

اولين منبع _ عهدنامه 1864 ژنو در خصوص حمايت از مجروحان ، بيماران جنگي و كاركنان بهداري در زمان جنگ.......................................................

دومين منبع _ كنوانسيون مورخ 18 اكتبر 1907 لاهه.....

سومين منبع _ پيمان 15 آوريل 1935 واشنگتن در زمينه حفاظت از بناهاي تاريخيي ، مراكزعلمي ، هنري و فرهنگي

در زمان جنگ.................................

چهارمين منبع _ كنوانسيون حمايت از اموال فرهنگي هنگام جنگ ( مصوب آوريل 1954 )

پنجمين منبع _ كنفرانس 1919 صلح ورساي...............

ششمين منبع _ عهد نامه بين‌المللي مورخ 9 دسامبر 1948 مربوط به جلوگيري از كشتار دسته جمعي يا ژنوسيد......................................................................

هفتمين منبع _ كنوانسيونهاي چهارگانه ژنو مصوب 12 اوت 1949 (مهمترين منابع)

كنوانسيون چهارم ژنو راجع به حمايت افراد كشوري ( غير نظامي ) در زمان جنگ

باب اول کنوانسیون چهارم ژنو « مقررات عمومي كنوانسيون »

باب دوم کنوانسیون چهارم ژنو « حمايت كلي اهالي در مقابل بعضي اثرات جنگ ».................................................................................

باب سوم کنوانسیون چهارم ژنو « وضع اشخاص مورد حمايت و معامله با آنان » .................................................................................

اراضي اشغال شده ( از باب سوم کنوانسیون چهارم ژنو ).......

ضمانت اجراي كنوانسيونهاي چهارگانه 1949 ژنو .....

هشتمين منبع _ پروتكلهاي الحاقي مصوب ژوئن 1977 به كنوانسيونهاي چهارگانه ژنو

فصل سوم : آثار حقوقي ناشي از اشغال نظامي .....................................

مبحث اول : حاكميت دولت و اشغال نظامي ....................................

گفتار اول : نظريه علماي حقوق در مورد حاكميت دولتها در زمان اشغال 66

گفتار دوم : تصميمات قضائي.........................................

گفتار سوم : رويه بين المللي كشورها در زمينه اشغال...............

گفتار چهارم : وضعيت اشغال و حاكميت دولتها با توجه به قواعد و اسناد بين‌المللي صفحه

مبحث دوم : صلاحيتهاي حاكم قانوني و دولت اشغال كننده در اراضي اشغالي....

گفتار اول : صلاحيت قانونگذاري....................................

گفتار دوم : صلاحيت قضائي.........................................

الف ) صلاحيت رسيدگي به جزائم عادي و دعاوي مدني ......

ب ) صلاحيت رسيدگي به جنايات جنگي و جنايات عليه بشريت

ج ) اصول محاكمات لازم الرعايه ( آئين دادرسي ).........

گفتار سوم : صلاحيت اداري..........................................

گفتار چهارم : وضعیت جنگهای آزادی بخش در اراضی اشغالی...

مبحث سوم : آثار حقوقي اشغال بر اموال و سكنه سرزمينهاي اشغالي ........

گفتار اول : اثر حقوقي اشغال بر اموال ..............................

1- 1- اموال دولتي ( عمومي ) .............................

2- 1- اموال غيردولتي ( خصوصي ) .......................

گفتار دوم : تأثير اشغال بر سكنه اراضي اشغالي از نظر حقوق بين‌الملل

1-2- حق حيات ، آزادي و حيثيت فردي اتباع كشور اشغال شده

2-2- آثار اشغال بر حقوق بيگانگان حاضر در سرزمينهاي اشغالي

فصل چهارم : نگاهي آماري به موارد عمده اشغال نظامي .........................

بخش دوم

تحليلي حقوقي بر مصاديقي از اشغال نظامي در سطح بين‌الملل

فصل اول : بررسي وضعيت جنگ واشغال در دو نبرد بزرگ جهاني از ديدگاه حقوق بين‌الملل

مبحث اول : جنگ جهاني اول...................................................

مبحث دوم : جنگ جهاني دوم..................................................

مبحث سوم : بررسي ابعاد حقوقي اشغال ويتنام توسط ايالات متحده آمريكا ..

فصل دوم : تحليلي حقوقي بر مصاديقي از اشغال نظامي در دو دهه اخير ........ .

مبحث اول : بررسي ابعاد مختلف اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهير شوروي .

گفتار اول : اهميت استراتژيك افغانستان و علل حمله شوروي و اشغال اين كشور .

1- 1- اهميت استراتژيك افغانستان .........................

2-1-‌ علل حمله نظامي شوروي به افغانستان و اشغال اين كشور

گفتار دوم : موضع گيري جامعه بين‌المللي در قبال اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهير شوروي ...

وضعيت حاكميت افغانستان در زمان اشغال ...................

مبحث دوم : بحران بالكان و اشغال جمهوري‌هاي تازه استقلال يافته از ديدگاه حقوق بين‌الملل .

گفتاراول : زمينه‌ها و علل ايجاد بحران در جمهوري‌ دموكراتيك فدرال يوگسلاوي .

گفتار دوم : واكنش جامعة بين‌المللي و عملكرد سازمان ‌ ملل‌ متحد در زمينة اشغال بوسني‌ هرزگوين .

مبحث سوم : بررسي حقوقي تجاوز عراق و اشغال بخش‌هایي از خاك ايران .

گفتار اول : ريشه‌ها و علل تجاوز نظامي عراق به ايران .............

گفتار دوم : عملكرد شوراي امنيت سازمان ملل متحد ...............

گفتار سوم : تحليلي بر اقدامات جنايت‌آميز عراق در مناطق اشغالي در طول جنگ با ايران .............

مبحث چهارم : اشغال كويت و اثرات حقوقي آن در سطح بين‌الملل .........

گفتار اول : علل تاريخي و زمينه‌هاي اشغال كويت توسط عراق ....

گفتار دوم : اصل حاكميت دولت و اشغال كويت .....................

گفتار سوم : ارزيابي عملكرد سازمان ملل و جامعه بين‌المللي كشورها در قبال بحران خليج فارس .....

گفتار چهارم : مصاديقي از نقض معاهدات بين‌المللي در اراضي اشغالي كويت توسط عراق .............

مبحث پنجم : ابعاد حقوقي اشغال افغانستان توسط آمريكا و متحدانش در ناتو از ديدگاه حقوق بين‌الملل ..

گفتار اول : حادثه 11 سپتامبر و تأثير آن در حمله آمريكا و متحدانش در ناتو به افغانستان .............

گفتار دوم : اقدامات ناتو و موضع‌گيري شوراي امنيت در مورد حمله آمريكا به افغانستان .............

گفتار سوم : موارد نقض معاهدات بين‌المللي در زمينه اشغال افغانستان توسط ايالات متحده آمريكا و متحدانش در ناتو ................................

مبحث ششم : اشغال عراق توسط ايالات متحده آمريكا و هم‌پيمانانش ........

گفتار اول : دلايل تأثير گذار در حمله آمريكا و متحدانش به عراق .

گفتار دوم : موضع‌گيري شوراي امنيت سازمان ملل متحد ، قبل و بعد از اشغال عراق در جنگ دوم خليج فارس

گفتار سوم : مواردي از نقض معاهدات بين‌المللي حاكم بر اشغال نظامي در عراق . ...............................

1‌_3‌_ اشغال عراق و نقض حاكميت قانوني ...................

2_‌3 _‌ ايجاد نظم تأمين امنيت در مناطق اشغالي ............

3_‌3_‌ ايجاد بازداشتگاههاي غيرقانوني در عراق و شكنجه زندانيان در اينگونه بازداشتگاهها ..........................................................................

4_‌3_‌ استفاده از روشهاي غير مجاز در سركوب قيام‌هاي مردمي عليه اشغالگران .

5_‌ 3_‌ تحديد حقوق و آزادي‌هاي مذهب و ديني ............

6_‌3_‌ عدم رعايت اصل حمايت يا اسير جنگي بودن .........

7-3- حمله به افراد غيرنظامي به بهانه نظامي بودن ......

فصل سوم : نتيجه‌گيري كلي .......................................................

منابع و مأخذ

فصل اول :

مفهوم اشغال ، شرايط تحقق ، انواع و ماهيت آن

مبحث اول : مفهوم اشغال

در ادبيات حقوق بين‌الملل ، « اشغال» معاني مختلف و متفاوتي دارد . به‌طوركلّي اشغال يا به عنوان يك روش كسب سرزمين بلاصاحب است و يا استيلاي نظامي بر سرزمين متعلق به ديگر دولت‌ها . از طرفي كلمه اشغال ، در معني لغوي آن در كتب لغت و معني معتبر جهاني به معاني « تصرّف نظامي كشوري به وسيله كشور فاتح بيگانه » يا « تصرف فضا و زمان » يا « در اختيار گرفتن كشوري »[1] به كار رفته است . اما از نظر اصطلاحي« پروفسور شارل روسو» اشغال را اين‌گونه تعريف مي‌كند :

« اشغال استقرار نيروي نظامي بر سرزمين دشمن است كه در زماني كم و بيش طولاني صورت مي‌گيرد ، اما اساساًًموقّتي است.[2] »

به نظر مي‌‌رسد قيد موقّتي بودن به منظور احتراز از دائمي بودن اشغال آمده اما خود

اين قيددر تعريف فوق ممكن است ايجاد اشكال نمايد ، زيرا مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه اگر اشغال تداوم يافت و دائمي شد ديگر اشغال نبوده وممكن است عناوين ديگري مانند انضمام و غيره برآن صدق كند و اين به معني مشروعيـّت يافتن هر نوع اشغال آنهم به صرف گذشت زمان طولاني است اين در حاليست كه گذشت زمان در وضعيـّت اشغال غير قانوني ، تغييري ايجاد نمي‌كند ، بلكه تغيير وضعيـّت اشغال از طريق قانوني به عناويني مانند انضمام ، در قالب معاهدات منعقده قانوني امكان مي‌يابد نه اينكه گذشت زمان خود به خود باعث چنين تحولي شود .

دكتر واحدي اشغال را از نظر مفهوم حقوقي اين‌گونه تعريف مي‌كند :

« اشغال يعني ورود نيروهاي نظامي يك كشور به خاك كشور ديگر و به دست گرفتن زمام امور آن كشور و جانشين نمودن تسلط خود برحاكميـّت دولت اشغال شده. »

در خصوص تعريف فوق لازم به ذكر است كه لازمه اشغالي تلقي‌شدن يك سرزمين ، تسلط و حاكميـّت دولت اشغال‌كننده بر اراضي اشغالي نمي باشد ، اما قدر مسلم اينكه تا زمانيكه تسلط اشغال‌كننده بر سرزمين اشغالي كامل نشده باشد ، قواعد بين‌المللي اشغال ( كه در مباحث بعدي ذكر مي‌شود ) قابليـّت‌ اعمال و اجرا نداشته و الزامي نمي‌شود.

سومين تعريف اشغال از نظر مفهوم اصطلاحي توسط هك ورس1حقوقدان آمريكايي ارائه شده است :

« اشغال يعني به تصرف در آوردن و تحت اختيار گرفتن عمدي يك سرزمين توسط دولت ديگرمشروط بر اينكه دولت اشغال‌كننده مستقل بوده و تحت الحمايه نباشد .»2

در تعريف اخير مشخص نيست كه منظور از قيد « عمدي » چيست ؟ ممكن است مقصود اين حقوقدان از اضافه نمودن اين قيد در تعريف اشغال ، دوري جستن از مواردي باشد كه اشغال يك سرزمين به صورت غيرعمدي صورت مي‌پذيرد و چنين اشغالي از نظر ايشان اصولاً اشغال نبوده و خارج از اين مقوله مي‌باشد . در اين صورت ذكر اين نكته ضروري است كه تصور واقعه اشغال به صورت غيرعمدي بسيار دور از ذهن مي‌نمايد چرا كه وقوع چنين عملي در يك لحظه اتفاق نمي‌افتد ، بلكه مقدمات فراواني بايستي انجام پذيرد تا يك سرزمين به اشغال درآيد . از جمله اين مقدمات آماده نمودن ارتش ، تهيه اسلحه و مهمات كافي و بسياري از موارد جزئي ديگر . لذا طبيعي است كه چنين عملي با اين مقدمات فراوان كه تهيه آن نياز به زمان نسبتاً طولاني دارد ، نمي‌تواند به صورت غيرعمدي اتفاق افتد . بنابراين قيد عمدي بودن مي‌توانديك قيد اضافي باشد ، مگر اينكه اين‌گونه تصور شود كه منظور هك ورس از گنجاندن اين قيد در تعريف اشغال ، تكيه بر خصمانه بودن آن (يعني همراه با سوء نيت ) داشته باشد كه در اين صورت تعريف مذكور جامع نبوده و نوعي از اشغال كه به اشغال با مصلحت معروف است از تعريف مذكور خارج مي‌شود .

بنابراين از مجموع‌ مطالب‌ فوق مي‌توان چنين نتيجه‌گرفت كه از نظر اصطلاحي اشغال يعني:

« تصرف و در اختيار گرفتن يك سرزمين توسط قواي نظامي يك دولت و جانشين نمودن قدرت و حاكميـّت دولت اشغال‌كننده بر سرزمين اشغالي و يا سعي و تلاش در به دست گرفتن حاكميـّت بر آن اراضي . »

آنچه كه مسلم است منظو از اشغال در مبحث مخاصمات مسلحانه ، اشغال نظامي است. به‌‌اين‌معني‌كه نظاميان‌يك‌كشور وارد خاك‌كشور ديگر شده و زمام امور آن را بدست مي‌گيرند .

تفاوت اشغال با تهاجم

تهاجم نظامي عملي است خصمانه كه با هجوم و يورش شديد نيروهاي مسلح يك كشور متخاصم به خاك كشور ديگر اتفاق مي‌افتد .

تهاجم ، اشغال نمي‌باشد بلكه مي‌تواند مقدمه‌اي بر واقعه اشغال بوده و اشغال در اصل متفاوت از تهاجم و از نظر زماني مؤخر بر آن است . چرا كه تهاجم نظامي و به عبارت ديگر تجاوز مسلحانه يا تاخت و تاز شديد ، براي تحقق اشغال يك سرزمين لازم است . البته موارد اندكي از اشغال نيز وجود دارد كه قبل از آن تجاوز يا تهاجمي صورت نگرفته و در واقع عمل اشغال با رضايت كشور اشغال شده و اغلب بر اساس توافق بين‌المللي انجام مي‌پذيرد . به عنوان مثال در سال 1968 كشور چكسلواكي به وسيله نيروهاي نظامي اعضاي پيمان ورشو به اشغال درآمد كه اين عمل مواردي است از اشغال با مصلحت كه بر اساس توافقي بين‌المللي به وقوع پيوسته است.1

از طرفي تهاجم يك پديده نظامي است كه صرفاً به مسائلي چون هدايت عمليات جنگي مربوط مي‌شود . به عبارت ديگر تهاجم مشمول يك دسته عمليات نظامي است . در حاليكه اشغال ، مستلزم اعمال اقتدار مؤثر از سوي كشور دشمن در قلمرو كشور اشغال شده است كه منجر به از بين رفتن زوال حكومت موجود در اراضي اشغالي مي‌گردد.

رابطه تجاوز با اشغال

قطعنامه تعريف تجاوز به شماره 3314 در تاريخ 14 دسامبر 1974 به تصويب مجمع عمومي سازمان ملل متحد رسيد كه بر اساس اين قطعنامه ،مفهوم تجاوز عبارتست از :

« كاربرد نيروهاي مسلح توسط يك دولت عليه حاكميـّت ، تماميـّت ارضي ، يا استقلال سياسي دولتي ديگر ، يا كاربرد آن از ديگر راههاي مغاير با منشور ملل متحد ، آنچنانكه در اين تعريف آمده است . [3]

ماده 3 قطعنامة مذكور اقداماتي را كه داراي كيفيت تجاوز هستند را در هفت بند اعلام مي‌كند كه بند اول آن مستقيماً به موضوع اشغال نظامي اشاره مي‌نمايد :

« تهاجم يا حمله نيروهاي مسلح يك دولت به سرزمين دولتي ديگر يا هرگونه اشغال نظامي، هر چند موقّت ، ناشي از چنان تهاجم يا حمله‌اي ، يا هرگونه ضميمه سازي سرزمين يك دولت يا قسمتي از آن با استفاده از زور . . . »

با دقّت در مفهوم ماده 3 مي‌توان در يافت كه هرگونه اشغال نظامي خاك بيگانه يا ضميمه سازي سرزمين يك دولت به دولت ديگر از مصاديق تجاوز محسوب مي‌گردد . پس هرگونه اشغال نظامي بدون مجوز بين‌المللي ، تجاوز نيز محسوب مي‌گردد ، ولي هر تجاوزي لزوماً همراه با اشغال نبوده و قواعد ومقررات اشغال در مورد آن كاربرد ندارد ، بلكه ممكن است مشمول شش بند ديگر ماده 3 قطعنامه تعريف تجاوز گردد .

مبحث دوم : شرايط تحقق اشغال

با توجه به تعريف و توضيحاتي كه در مبحث اول از اشغال گرديد ، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه براي تحقق اشغال در مفهوم بين‌المللي ، وجود شرايط ذيل ضروري است :

1 ) اولين شرط اساسي و لازم جهت وقوع اشغال ، وجود حد اقل دو دولت است كه يكي قدرت اشغال‌كننده و ديگري كشور اشغال شده ( حاكم قانوني ) محسوب مي‌شود . بنابر اين شورشهاي داخلي ، كودتا و انقلاب‌هايي كه باعث سرنگوني يك حكومت يا يك دولت مي‌شود ، اشغال محسوب نمي‌گردند ، هرچند حاكميـّت از يك دولت سلب و گروهي ديگر آن را به دست مي‌گيرد، حتي گاهي اين اعمال در مواقعي مانند كودتاي نظامي ، با دخالت يا مستقيماً توسط قواي نظامي صورت مي‌گيرد اما واضح است كه هيچ كدام از اين‌گونه وقايع اشغال تلقي نمي‌شود.

به عنوان مثال انقلاب اسلامي ايران يكي از مواردي است كه با وقوع آن يك دولت به طور كامل اضمحلال يافته و به جاي آن دولتي ديگر با مشخصه‌هايي كاملاً متفاوت و بعضاً متضاد با دولت قبلي روي كار آمد كه اين عمل در مرحله اول با راهپيمايي‌ها و تظاهرات خياباني و سپس در مرحله پاياني با درگيريهاي مسلحانه همراه بود . بدهي است كه چنين تغيير يا تبديل حكومتي ( هر چند بنيادين ) نمي‌تواند مواردي از اشغال يك دولت يا سرزمين تلقي شود ، چراكه همه اين اتفاقات در درون يك دولت _ كشور صورت پذيرفته و اثري از دخالت يا تسلط نظامي دول خارجي در آن مشهود نمي‌باشد .

2 ) شرط دوم براي‌تحقق اشغال زوال‌حكومت موجود قبلي درسرزمين اشغالي است. به ‌عبارت ديگر كشور اشغال شده قدرت حاكميـّت خود را از دست داده ، اقتدار و تسلط بر سرزمين اشغالي نداشته باشد .

لازم به ذكر است تا زمانيكه دولت حاكم قانوني ، تسلط خويش را به طور كامل بر اراضي مورد اشغال از دست نداده باشد ، مفهوم اشغال از نظر حقوق بين‌الملل و در جهت شمول قواعد خاص در آن موضوعيت نمي يابد . به عبارت ديگر قواعد حاكم بر اشغال زماني قابليـّت اجرا و اعمال در اراضي اشغالي مي‌يابد كه دولت حاكم قانوني اقتدار خويش را در اراضي اشغالي كاملاً از دست بدهد.

3 ) شرط سوم از شرايط تحقق اشغال از ديدگاه حقوق بين‌الملل اين است كه علاوه بر دو شرط قبلي ( يعني بين الدولي بودن موضوع اشغال و زوال تسلط حكومت حاكم قانوني بر سرزمين اشغالي ) دولت اشغال‌كننده نيز بر كشور اشغال شده مسلط گرديده و به طور عملي حكومت نمايد . چرا كه صرفاً عدم توانايي هيأت حاكمه كشور اشغالي براي تحقق اشغال به معني حقوقي ، كافي نمي‌باشد بلكه دولت اشغال‌كننده بايستي بر اراضي اشغالي مسلط گرديده و به عنوان قدرت مافوق ، حاكميـّت نمايد. بنابراين صرف قصد تصرف و تسلط مكفي از تحقق شرايط اشغال نمي‌باشد بلكه لازم است كه دولت اشغال‌كننده عملاً و به طور مستقيم بر اراضي مور نظر مسلط باشد .

يكي از موارد اشغال سرزميني كه فاقد شرايط كافي و كامل جهت تحقق اشغال از نظر حقوق بين‌الملل مي‌باشد ، اشغال كشور مكزيك در سال 1897 توسط دولت فرانسه است . در اين وضعيـّت قسمتهايي از كشور مكزيك به اشغال ارتش فرانسه درآمده و حكومتي توسط فرمانده سپاه فاتح به نام « مكزي ميلين » در قسمت اشغالي ، شكل گرفت . نكته مهم اينكه دولت فرانسه تمام سرزمين مكزيك را تحت الحمايه خود قرارداده بود ، در حاليكه تسلط و اقتدار كافي بر تمام سرزمين نداشت . اين عمل به طور مداوم مورد اعتراض مكزيكيها بوده و مدعي بودند كه اشغال مكزيك فاقد شرايط لازم براي تحقق اشغال بوده و از نظر حقوق بين‌الملل فاقد اعتبار مي‌باشد .

البته دولت فرانسه به اين اعتراضها و ايرادات توجهي نكرده ، تا اينكه به تدريج و پس از گذشت 30 سال ، حاكم دولت اشغال‌كننده توسط انقلابيون مكزيكي به قتل رسيده و مكزيك به طور كامل آزاد گرديد. در مثال فوق واضح است كه حكومت مكزيك تسلط خويش را به طور كامل و بر همه‌ كشور از دست نداده و به همين دليل شرايط تحقق اشغال در مورد فوق ناقص بود

مبحث سوم : انواع اشغال از ديدگاه حقوق بين‌الملل

به طور كلّي اشغال ممكن است به دو صورت با مصلحت و خصمانه صورت پذيرد . كه در مباحث ذيل تفصيلاً مورد بحث واقع مي‌شود.

گفتار اول : اشغال با مصلحت(دوستانه)

اين نوع اشغال به صورت مسالمت آميز بوده و هدف دولت اشغال‌كننده تسلط كامل و ضميمه نمودن سرزمين اشغال شده به قلمرو خود نمي‌باشد بلكه منافع و اهداف ديگري در ميان است . به طور معمول اشغال با مصلحت با موافقت قبلي دولت اشغال شده همراه است ولي مواردي هم وجود دارد كه بدون رضايت دولت اشغال شده ، كشورش به اشغال درمي‌آيد . اشغال با مصلحت خود اقسامي دارد

1_ ) اشغال با مصلحت توسط دولت‌هاي در حال جنگ .

هدف دولت اشغال‌كننده در اين نوع از اشغال ، ضميمه كردن كشور اشغال شده به‌قلمرو

خود نمي‌باشد بلكه حاكميـّت دولت اشغال شده محترم شمرده‌شده و مورد تعرض واقع نمي‌شود .

اشغال در اين قسم علل گوناگوني ميتواند داشته باشد كه مهمترين علت آن ايجاب مصلحت است كه در نتيجه آن تمام يا قسمتي از سرزمين يك دولت اشغال مي‌شود . مانند اشغال كشور ايران توسط اتحاد جماهير شوروي و انگليس ( متفقين ) در جنگ جهاني دوم كه به منظور كمك رساني به روسيه درمواجهه با آلمان نازي اتفاق افتاد . هدف اصلي دول اشغال‌كننده در مثال فوق اين بود كه از طريق ايران و مسير راه آهن شمال به جنوب اين كشور به سرعت به كشور روسيه ( كه مورد حمله شديد آلمان قرار گرفته بود ) كمك نظامي و تداركاتي برسانند . البته اشغال ايران با موافقت دولت وقت نبوده و با توسل به زور و از روي قهر و غلبه انجام گرفت . اما اين عمل يعني اشغال ايران با سوءنيت براي ايران همراه نبوده و به منظور اشغال هميشگي ايران صورت نپذيرفت . به همين دليل طي قرارداد منعقده در 29 ژانويه 1942 برابر با 9 بهمن ماه 1322 بين سه كشور ايران ، اتحاد جماهير شوروي و انگلستان ، اشغال توسط قواي متفقين ، يك اشغال دوستانه اعلام گرديده و در فصل 5 اين قرارداد مقرر گرديده بود كه ظرف 6 ماه پس از اتمام جنگ و انعقاد قرارداد متاركه آن ، دول اشغال‌كننده انگليس و اتحاد جماهير شوروي نيروهاي خود را از ايران خارج نمايند . اما در عمل نه تنها اين مهلت براي خروج نيروهاي دوكشور اتحاد جماهير شوروي و انگلستان رعايت نگرديد بلكه در طول مدت اشغال ، قرارداد منعقده في‌مابين ( معروف به پيمان اتحاد ) در موارد بسياري نقض گرديد. بطوريكه هرچند به ظاهر اين وضعيـّت مشمول يك اشغال نظامي نبود ولي عملاً به يك اشغال خصمانه و نظامي تبديل شده بود.1

2_ ) اشغال با مصلحت ومسالمت آميز با موافقت دولت اشغال شده :

اين نوع از اشغال ، با موافقت قبلي دولت اشغال شده و در مواردي مستقيماً به درخواست و تقاضاي او صورت مي‌گيرد مانند اشغال كويت در جنگ خليج فارس توسط ارتش ايالات متحده و هم پيمانان اين كشور كه به درخواست حاكم قانوني كويت و به منظور بيرون راندن ارتش عراق از اين كشور انجام گرفت .

3_) اشغال پس از اتمام جنگ :

اين نوع اشغال از ماهيتي غيرخصمانه برخوردار است اما داراي خصوصيات و ويژگي‌هاي اشغال نظامي است كه پس از توقف جنگ صورت مي‌پذيرد.اشغال راين‌لند در سالهاي 1918 تا 1923 توسط قواي متفقين از اين نوع اشغال بود.

نوع سوم از اشغال با مصلحت داراي ماهيتي دوگانه مي‌باشد. به‌‌اين صورت كه از طرفي هنگام اشغال مقاومتي صورت نپذيرفته و از طريق مخاصمه مستقيم نبوده و در واقع پس از متاركه جنگ اتفاق مي‌افتد ، لذا عنوان نظامي و خصمانه با آن منطبق نمي‌باشد. از طرفي ديگر اشغال از اين نوع متعاقب جنگ بوده و بلافاصله پس از توقف نبرد و تسليم يكي از طرفين جنگ واقع شده و نيروهاي دولت متخاصم با همان قواي نظامي ( البته بدون درگيري و مقاومت ) وارد كشورمتخاصم ديگر شده و اشغال به وقوع مي‌پيونددكه از اين جهت به اشغال نظامي شباهت دارد.

مثال بارز آن ، اشغال ژاپن توسط نيروهاي نظامي ايالات متحده آمريكا پس از توقف جنگ جهاني دوم و در سال 1945 است. دولت ژاپن بلافاصله پس از بمباران اتمي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي توسط ارتش ايالات متحده ، بدون قيد و شرط تسليم شده و متعاقب آن قواي نظامي آمريكا ، اين كشور را به اشغال خود درآوردند.

اشغال ژاپن از نوع خصمانه نمي‌باشد زيرا در زمان وقوع جنگ و همراه با آن اتفاق نيفتاده است. همچنين از انواع كاملاً دوستانه و با مصلحت نيز نمي‌باشد بدان علت كه دولت ژاپن از ادامه جنگ ناتوان و بي‌قيد و شرط ، تسليم دولت ايالات متحده شده و در واقع اشغال ژاپن از روي قهر و غلبه بوده‌است ، هرچند در زمان جنگ نمي‌باشد ، لذا به نظر مي‌رسد ماهيتي دوگانه دارد.

4_ ) اشغال به منظور عبور :

اشغال يك كشور گاهي فقط به منظور عبور قواي نظامي از آن كشور صورت مي‌گيرد . اين نوع از اشغال نيز موقّتي بوده ودر مدت زمان اندكي صورت مي‌پذيرد و در اكثر موراد مسبوق به انعقاد قرارداد مي‌باشد .

گفتار دوم : اشغال نظامي ( خصمانه )

نوع دوم از اشغال ، اشغال خصمانه است . به‌‌اين صورت كه ارتش يك كشور با توسل به زور و با قهر و غلبه وارد كشور متخاصم شده و آن را به اشغال خود در مي‌آورد . اشغال خصمانه نيز به دو نوع تقسيم مي‌شود :

نوع اول : استيلا بر سرزمين دشمن و به اشغال درآوردن آن در زمان جنگ ، با توسل و اتكاء به نيروي نظامي .

اين نوع در واقع مهمترين قسم از اشغال است كه مقررات و قواعد بين‌المللي مربوط به اشغال نيز عموماً به آن مربوط مي‌شود. به عبارت ديگر نوع اخير ، نوع عادي از اشغال خصمانه محسوب مي‌گردد

نوع دوم : اشغال نظامي يك سرزمين در زمان جنگ ، مطابق با قرارداد ترك مخاصمه .

گاهي در زمان جنگ و به منظور ترك مخاصمه و برقراري صلح ، مقرر مي‌گردد كه قسمتي يا تمام خاك يك كشور به كشور متخاصم ضميمه شود. وجه تمايز اين نوع از اشغال با نوع سوم از اشغال با مصلحت ( اشغال پس از اتمام جنگ ) در اين است كه در نوع اخير اشغال هنگام مخاصمه صورت مي‌گيرد در حاليكه در نوع قبلي پس از اتمام مخاصمه انجام مي­‌شود. همچنين اينكه نوع اخير از اشغال دائمي بوده و پس از انعقاد قرارداد ضميمه ، ماهيت اشغال منتفي مي‌گردد در حاليكه در نوع قبلي ( مانند اشغال ژاپن توسط ايالات متحده آمريكا ) اشغال موقّتي مي‌باشد . البته اين نوع اشغال و ضميمه نمودن يك سرزمين در صورتي منطقي به نظر مي‌رسد كه نتيجه به دست آمده ( يعني تصرف و الحاق ) ، از اهداف اوليه جنگ نبوده باشد . چراكه در اين صورت عرف و افكار عمومي جهاني براين‌گونه اعمال توسعه طلبانه و بي‌منطق ، صحه نمي‌گذارد و با آن به مقابله مي‌پردازد

مبحث چهارم : بيان اجمالي ماهيت اشغال

هر چند اشغال سرزمين مشمول اصل ممنوعيـّت مي‌گردد ولي ممنوع بودن اين واقعه ، اشغال را از دايره تسلط حقوق خارج نمي‌سازد بلكه اشغال نيز تابع يك نظام حقوقي خاصي مي‌باشد و اين نظام حقوقي و به عبارت ديگر حقوق قانوني حاكم بر اشغال ، خصوصيت آمره داشته و تخلف از آن مجاز نمي‌باشد . اين عدم جواز در خود عهدنامه‌ها و قرارداد‌هاي منعقده نيز مورد تأكيد قرار گرفته است .

نظريات حقوقدانان پيرامون ماهيت اشغال

در ارتباط با ماهيت حقوقي اشغال نظامي نظريات گوناگوني ابراز شده است كه در مبحث فعلي دو نظر از اين نظريات ارائه شده ، مورد بررسي اجمالي قرار مي‌گيرد :

الف ) نظريه نمايندگي يا مديريت

بر اساس اين نظريه كه برخي از حقوقدانان مانند « دولاپرادل » آن را ابراز و از آن دفاع نموده‌اند ، صلاحيـّت دولت اشغال‌كننده در اراضي اشغالي بر مديريت امور يا نمايندگي مبتني است. به‌‌اين معني كه دولت اشغال‌كننده در كشور مورد اشغال به عنوان مدير يا نماينده عمل مي‌نمايد . اين نظريه خود مبتني بر نظريه حاكميـّت دولت در سرزمين اشغالي است كه امروزه از طرف اكثر حقوقدانان رد شده و مورد پذيرش قرار نگرفته است .

ب ) نظريه صلاحيـّت مشترك يا تقسيم صلاحيـّت

موافقان اين نظريه معتقد به تقسيم صلاحيـّت ميان دولت اشغال‌كننده و سرزمين اشغال شده مي‌باشند . به‌گونه‌اي‌كه ميان نظم حقوقي كشور اشغال‌كننده با نظم حقوقي كشور اشغال شده همبستگي و هماهنگي وجود داشته باشد. نظريه اخير در حال حاضر مورد پذيرش اكثر حقوقدانان است ، اما در تعيين محدوده صلاحيـّت هركدام از دو دولت اشغال‌كننده و اشغال‌شده اختلاف نظرهائي ميان حقوقدانان وجود دارد .

فصل 2 :

منابع بين‌المللي اشغال و عوامل مؤثر بر وضع آن

مبحث اول : ديدگاه تاريخي

با نگرشي تحقيقي بر سوابق تاريخي جنگها و نيز كشورگشايي‌هاي ادوار گذشته تاريخ چنين به نظر مي‌رسد كه در گذشته اشغال نظامي عملي تلقي‌ مي‌شد كه انتقال حاكميـّت را به نفع كشور اشغال‌كننده ، در بر مي‌داشت ، چنين ديدگاهي تا اواخر قرن 17 ميلادي بر جهان حاكم و بر افكار عمومي نيز تأثيرگذار بود. به همين دليل وجود مقرراتي كه در اراضي اشغالي (مادامي كه تحت تصرف دولت اشغال‌كننده قرار دارد ) قابليـّت اجرايي داشته باشد ، لازم و ضروري نبوده است . لذا در جهت احقاق حقوق افراد غير نظامي و سكنه اين اراضي و نيز در رابطه با حفظ و نگهداري كلّيـّه مستحدثات و اماكن موجود در اين سرزمين‌ها ، قاعده‌اي وجود نداشت ، تا كشور اشغال‌كننده ملزم به رعايت آن باشد چرا كه تا آن زمان ، اصل مسلم اين بود كه به محض اينكه اشغال نظامي يك سرزمين صورت پذيرفت ، تغييرحاكميـّت به نفع قدرت و دولت اشغال‌كننده به وجود مي‌آيد . به عبارت ديگر اشغال و فتح سرزمين بيگانه ، به خودي خود با انضمام آن (قسمت اشغال شده ) به دولت و سرزمين اشغال‌كننده ، همراه بوده و اراضي اشغالي جزئي از قلمروي دولت فاتح به حساب مي‌آمد و بنابراين ، تصميم‌گيري در خصوص اجراي قواعد و قوانين موجود دولت اشغال‌كننده در محدوده مورد تصرف يا وضع قواعد خاص ديگري در آن ، از اختيارات حكومت فاتح بود .


تعداد صفحات:244

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده (به طور نمونه) و ممکن است به دلیل انتقال به صفحه وب بعضی کلمات و جداول و اشکال پراکنده شده یا در صفحه قرار نگرفته باشد که در فایل دانلودی متن کامل و بدون پراکندگی با فرمت وردwordکه قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است.

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

10_1546948312_7437_3413_1462.zip0.21 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 93,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت